کد مطلب:140443 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

وداع اول حضرت اباعبدالله الحسین با اسیران دشت کربلاء و اهل حرم
چون همه اعوان و انصار و اقرباء مظلوم كربلاء شهید شدند و آن بزرگوار دید كه جملگی بر روی خاك افتاده اند و از طرفی معاندین و منافقین مدام مبارز می طلبند و دیگر كسی نماند كه به جهاد رود لاعلاج خود تن به شهادت داده و از برای وداع با حرم محترم و زنان بی كس نزدیك به خیمه ها تشریف برده و با صدای بلند فرمود: یا سكینة یا رقیة یا زینب یا ام كلثوم علیكن منی السلام یعنی ای سكینه و ای فاطمه و ای رقیه و ای زینب و ای ام كلثوم سلام من بر همگی شما باد خداحافظ، پرده نشینان حرم پس از استماع صدای آن سرور جملگی به دور آن حضرت جمع شدند به فرموده صاحب بیت الاحزان اولین كسی كه پیش آمد


علیا مخدره سكینه مظلوم بود آن محترمه محضر پدر عرضه داشت:

یا ابتاه استسلمت للموت یعنی پدر جان، تن به مرگ و كشته شدن داده ای؟!

امام علیه السلام فرمود:

و كیف لا یستسلم من لا ناصر له و لا معین یعنی ای جان فرزند، چگونه تن به شهادت ندهد و راضی به كشته شدن نشود كسی كه برایش یار و معینی نیست.

سكینه مظلومه عرضه داشت:

یا ابتاه ردنا الی حرم جدنا یعنی ای پدر بزرگوار ما زنان بی كس را به حرم محترم جدمان برگردان.

امام علیه السلام فرمودند:

هیهات لو ترك القطا لنام و غفی یعنی هیهات اگر مرغ قطا را به حال خود گذارند هرگز ترك آشیانه خود نكند، مقصود این است كه اگر مرا به حال خود می گذاردند هرگز ترك وطن و حرم جد خود نمی كردم.

پس چون آن جناب این سخن ایراد فرمود بانوان مضطرب شده و یقین كردند كه آن حضرت تن به كشته شدن داده لذا همه ایشان یكباره صداها را به ناله و افغان بلند كردند، پس آن حضرت ایشان را امر به صبر فرمود و ساكت گردانید و وداع را ناتمام گذاشته روانه میدان شد.